همیشه پنجره را رو به باد می بندم
و من که از تبار نسیمم
و من که پر شده از نطفه های توفانم
و گم شده ست وجودم در انبساط دلم
به گوش پنجره ای بسته شعر می خوانم
و عاقبت روزی
به بیقراری بی مرزم
تمام پنجره ها را شکست خواهم داد
و راز هرچه دریچه ست
فاش خواهم کرد
فریبا یوسفی
نظرات شما عزیزان: